پروپوزال طراحی الگوی آینده آفرینی فرهنگی در رسانه ملی ایران

دانلود پروپوزال طراحی الگوی آینده آفرینی فرهنگی در رسانه ملی ایران

مبانی نظری و پیشینه تحقیق

——-

پروپوزال طراحی الگوی آینده آفرینی فرهنگی در رسانه ملی ایران

فرمت فایل دانلودی: .zip
فرمت فایل اصلی: .docx
تعداد صفحات: 22
حجم فایل: 0
قیمت: 23520 تومان

بخشی از متن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 22 صفحه

قسمتی از متن word (..docx) :

1
‏4- ‏ ‏اطلاعات مربوط به رساله:
‏الف- عنوان ‏تحقیق
‏عنوان ‏به زبان فارسی‏:‏
‏پروپوزال ‏طراحی الگوی آینده آفرینی فرهنگی در رسانه ملی ایران
‏عنوان به زبان انگليسي/(آلماني، فرانسه، عربي):
Designing the Pattern of Cultural Future in Iranian National Media
‏ج‏- بيان مس‏أ‏له‏ اساسي تحقيق‏ به طور كلي (شامل تشريح مسأ‏له و معرفي آن، بيان جنبه‏هاي مجهول و مبهم، بيان متغيرهاي مربوطه و منظور‏ از‏ تحقيق) :
‏فرهنگ ‏واژه ‏اي ريشه ‏دار است كه در مسير تحولات خـود در معـاني گونـاگوني از جملـه ‏ادب، عقل، علم و معرفت و تعليم و تربيت و‏ ‏… به كار رفته است.‏ ‏ولـ‏ی ‏اشتراك بر سر معناي دقيق و علمي آن،‏ ‏به سبب اختلاف در نگرشها و مفروضات اساسي ‏بسيار مشكل بوده است. در تعاريف توصيفي اوليه، دانشمندان غربي فرهنگ را مجموعه‏ ‏اي ‏پيچيده مشتمل بر باورها، هنرها، اخلاق، حقوق، آداب و رسوم و ديگر قابليتها يـا عـاداتي ‏مي‏ ‏دانستند كه انسان به‏ ‏عنوان عضوي از جامعه كسب مي‏ ‏كند‏. ا‏كنـون نيـز گفتـه ‏می‏ شود‏ ‏فرهنگ همه ويژگيهاي فكري، معنوي و عاطفي جامعه يا هر گـروه اجتمـاعي را ‏مشخص كرده و نه تنها ادبيات و هنر، بلكه راه و رسم زندگي، حقوق اساسي بشر، نظامهاي ‏ارزشي، سنتها و باورها را نيز شامل مي‏ ‏شود‏(بام Bam
‏، 2011).
‏امروزه محققين، آينده‏ ‏نگاران و سياست‏ ‏گذاران به‏ ‏ايـن‏ ‏باور رسيده‏ ‏اند كه بعد از دوران جدالهاي نظامي‏ ‏تا دهه‏ 1970‏ ‏و رقابتهاي اقتصادي ‏(‏چند دهه اخير تا كنون(‏،‏ ‏آينده، صحنه نبرد و رقابت فرهنگهاي مختلف اسـت.‏ ‏هر ملتي كه داراي فرهنگ برتر است، پيروز ميدان كـارزار آينده چه در حوزه سياسـت و چـه در حـوزه‏ ‏اقتصاد است. اين خود شاهد اين مدعا است كه توسـعه‏ ‏فرهنگي، مقدم بر توسـعه سياسـي و توسـعه اقتـصادي‏ ‏است و بايد از هم اكنون به فكر آينده فرهنگـي جامعـه‏ ‏خود بود‏(پترسون Pearson
‏، 2016).
‏كشورها و ملتها وظيفه دارند بـراي‏ ‏ادامه حيات انساني خود و بالندگي آن و تكامل معنـوي‏ ‏خويش و رسيدن به سـعادت دنيـوي و اخـروي خـود،‏ ‏محيط زيست فرهنگي خود را ‏برنامه ریزی‏ و مديريت كنند‏ ‏و آنرا از ضعفها و آلودگيها پـاك سـازند. عناصـر و‏ ‏مؤلفه‏ ‏هاي حيات آن را تقويت نمايند و از نفوذ و ورود‏ ‏عناصـر آلاينـده محـيط‏های‏ زيـست فرهنگـي‏ ‏ديگـر‏ ‏جلوگيري نمايند‏ ‏به همان نسبت كه هر كشور و ملتي وظيفـه دارد محـيط زيـست طبيعـي خـود را ‏برنامه ریزی‏ و‏ ‏مـديريت كنـد و بـراي حيـات و رشـد خـود، آنـرا از‏ ‏آلودگيها پاك و مانع ورود آلـودگي‏ ‏هـا و ناپـاكي‏ ‏هـاي‏ ‏توليد شده در محيطهاي زيست طبيعي ديگر به محـيط‏ ‏زيست طبيعي خود شـوند، در حـد مقـدور كـشورها و‏ ‏ملتها وظيفه دارند و مي‏ ‏توانند نـسبت بـه ‏آینده آفرینی‏ و‏ ‏مـديريت محـيط زيـست فرهنگـي خـود اقـدام كننـد‏.‏ ‏از ديگر مـس‏ائلي كـه اهميـت ‏آینده آفرینی‏ فرهنـگ ‏را مشخص مي
2
‏ ‏كنند مي‏ ‏توان به كاركرد‏ ‏راهبردي ‏آینده آفرینی‏ فرهنگ‏ی‏، ايجـاد‏ ‏انسجام و نظم در مسائل فرهنگـي، تأكيـد بـر طراحـي‏ ‏آینده آفرینی‏ فرهنگ‏ی ‏و امكان سنجي آن‏ ‏و اهميت آن در تحقق اهـداف فرهنگـي اشـاره نمـود‏(پاتانایک Pattanaik
‏، 2017).‏
‏توجه به تمام لايه‏ ‏هاي فرهنگي كشور همچون لايه‏ ‏هاي‏ ‏ديني، ملّي و جهاني و تمايـل سـطوح فرهنگـي كـشور‏ ‏يعني سطوح اقتصادي، سياسـي، اجتمـاعي و ارزشـي، توجــه بــه رابطــه الــزام‏ ‏وار و انگيزشــي بــين‏ ‏عرصه‏ ‏هـاي مختلـف يـك اجتمـاع بـه‏ ‏ايـن معنـي كـه‏ ‏قدرتمندي فرهنگي تقويت اقتصاد و مديريت را سـبب‏ ‏مي‏ ‏گردد و در نتيجه باعث مـي‏ ‏شـود توانـايي فرهنگـي‏ ‏افزايش يابد‏(‏صالحی امیری‏، 1395).‏ تفكيك بين نهاد طراحي ‏الگوی آینده آفرینی‏ فرهنگ‏ ‏و اجراي آن، مشاركت فعال در مسائل جهاني و افزايش‏ ‏توانايي‏ ‏هـا و پتانـسيلهـاي فرهنگـي خـود در سـطوح‏ ‏مختلف، تأثير به سزاي رسانه ملي در تحقـق ‏آینده ‏فرهنگي، تأكيد بر ابعـاد جهـاني‏ ‏سـازي فرهنـگ، لـزوم‏ ‏آینده آفرینی‏ فرهنگي براي جلوگيري از آشفتگي فرهنگي و‏ ‏افزايش ظرفيت فرهنگي كـشور و اينكـه فرهنـگ تنهـا‏ ‏عامل حفظ استقلال و توانمندسـازي كـشور در عرصـه‏ ‏جهاني‏ ‏سازي است‏ را مشخص می کند‏(کندال McKendall
‏، 2018).
‏از مهمترين مقدمات لازم در مديريت و برنامه‏ ‏ريزي فرهنگي، شناخت و ارزيابي دقيق ‏و كمي از فرهنگ جاري است كه اين كار مبتني بر ملاكها يا ابزارهايي انجام مي‏ ‏شود كه ‏به نام شاخصهاي فرهنگي شهرت يافته است. امـا پيچيـدگي فرهنـگ و كثـرت عوامـل و ‏عناصر آن و نيز ديدگاهها و مباني مختلف در اين زمينه، موضوع شـاخصهـاي فرهنگـي را ‏به ‏مسئله‏ ‏اي جدي تبـديل كـرده اسـت، چرا‏ ‏كـه در سـنجش فرهنـگ از همـان ابتـدا بـا ايـن ‏سؤالات مواجه مي‏ ‏شويم كه ‏ملاكها و يا شاخصهاي سنجش فرهنگ چيسـت، خاسـتگاه ‏آن كجاست و اي‏ن شاخصها را ـ كه بايد به اقتضاي ‏پيچيدگي‏ ‏هاي فرهنگ، متعدد باشـند ـ ‏چگونه و با كدام منطق مي‏ ‏توان تعيين و تنظيم كرد. پاسخ اساسـي بـه ايـن سـؤالات نيازمنـد ‏طراحي الگويي منطقي، منسجم و جامع است. طبيعي است كه طراحي چنين الگويي عـلاوه‏ ‏بر سنجش مناسب ‏وضعيت فرهنگي موجـود، مـي‏ ‏توانـد فعاليـتهـاي متنـوع فرهنگـي را در ‏نهادهاي گوناگون، در راستاي ارتقاي فرهنگ عمومي هماهنگ سازد‏(سلیمی، 1390).
‏اما ‏از آنجا كه فرهنگسازي از مهمترين كاركرد‏های‏ رسانه‏ ‏هـاي نـوين از جملـه رسـانه ملـي ‏است‏ ‏و مأموريـت اصـلي ايـن رسـانه‏ ‏مـديريت و ‏هدايت فرهنگ و افكار عمومي جامعه تعيين شده است‏،‏ ‏در ‏سند چشم‏ ‏انداز افـق رسـانه‏،‏ ‏ايـن ‏رسانه بيش از ساير نهادها نيازمند الگويي جامع و‏ ‏مناسب از شاخصهاي فرهنگي است‏(دیال Deal
‏، 2018).
‏لازم است بدانیم ‏صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران طبق اصل 175‏قانون اساسي سازماني رسانه‏ ‏اي است كه‏ ‏تنها متولي پخش برنامه‏ ‏هاي راديويي و تلويزيوني است. اين سازمان با حدود 40‏هزار كارمند يكي‏ ‏از بزرگترين
3
‏سازمانهاي رسانه اي و توليدكنندگان فيلمهاي سينمايي و برنامه‏ ‏هاي صوتي و‏ ‏تصويري دنيا است و در حال حاضر داراي 22‏ ‏شبكه سراسري